جنگ چالدران شاید مهمترین جنگ تاریخ ایران و عثمانی باشد. با شکست ایران در این جنگ، هم سرزمینهای ایرانشرقی برای همیشه از وطن جدا میشود و هم انحطاط عثمانی آغاز. آنچه در چالدران روی داد، نه یک جنگ که یک تحول عمده در آستانه وقوع تحولات بزرگ جهانی بود.
این جنگ برای عثمانی جز هدر دادن نیرو و امکانات چیز دیگری نداشت. تا زمانی که آنها در جلگههای بالکان و اروپایمرکزی میجنگیدند به سرزمینهای حاصلخیزی دست پیدا میکردند که در ساختار قدرت آنها تاثیر شگرفی داشت. اما جنگ در مرزهایشرقی، تبدیل به یک جنگ دروندینی شد که تنها تحلیل نیروی عثمانی را در پی داشت. در طول ۲۰۰ سال بعد، عثمانی در جنگهای متعدد خود با ایران پیروزی چندانی به دست نیاورد. ضمن این که دو شکست سخت از شاهعباسکبیر و نادرشاهافشار آنها را بیشتر به سوی انقراض سوق داد.
از سوی دیگر همان اندازه که جنگ چالدران، تضعیف عثمانی را در درازمدت در پی داشت، قدرت نظامی و سیاسی ایران را نیز تحلیل برد. از مهم ترین پیامدهای این جنگ را برای ایران میتوان اینگونه برشمرد:
۱ـ جدا شدن مناطقی نظیر دیاربکر، مرعش، البستان از تصرف صفویان و ضمیمه شدن به امپراتوری عثمانی.
۲. نابودی ایمان اسماعیل مبنی بر شکستناپذیریاش و تاثیر عمیقی بر اخلاق و رفتار او.
۳. تبدیل خودپرستی و تکبر شاهاسماعیل به افسردگی، پوشیدن لباس و عمامه سیاه و گرفتن پرچمهای سیاه، و تغییر خلق شدید او.
۴ ـ از دست دادن اعتبار اعتبار الهیـمذهبی شاه اسماعیل، تا جایی که این امر موجب درگیری در میان گروههای حامی او شد.
۵ ـ نافرمانی امرا و فرماندهان در نواحی مختلف.
۶ـ بیاعتنایی شاه پس از جنگ چالدران نسبت به اداره امور کشور.
و…
جنگ چالدران، جغرافیای فعلی ایران را رقم زد و تمام تلاش ایرانیها برای جبران تبعات آن، راه به جایی نبرد. عمق استراتژیک ایران یعنی مناطقی از آسیای صغیر و قفقاز و عراق از کشور جدا شد.